رسول سلیمی: امروز با نزدیک شدن بیسابقه اعراب خلیج فارس به قدرتهای شرقی مثل چین و روسیه این پرسش به میان میآید که خاورمیانه در حال حرکت به سوی چه نظمی است و جایگاه ایران در این نظم جدید چه خواهد بود؟
چه آنکه خالد بن عبدالعزیز الفالح، وزیر سرمایه گذاری عربستان سعودی نیز در گفتوگویی به سی ان بی سی گفته «عربستان سعودی، چین را به عنوان شریک کلیدی خود در دنیای چندقطبی میبیند و انتظار می رود دو کشور با افزایش منافع مشترکشان به یکدیگر نزدیک شوند.»
الفالح در جریان کنفرانس تجاری اعراب و چین تاکید کرد که این به نوعی یک نظم جهانی چند قطبی است که ظهور کرده است، به بیانی دیگر در حال ظهور نیست و چین نقش برجسته ای در فرایند آن ایفا میکند.جهان چند قطبی به معنای سیستم جهانی است که تحت سیطره غرب قرار ندارد یا به میدانی جهت مبارزه میان دو قدرت بزرگ آنگونه که در جنگ سرد شاهدش بودیم، تعریف نشده است.
الفالح در ادامه این گفتگو خاطر نشان کرد که پادشاهی بخش مهمی از این دنیای چند قطبی است و این کشور نقش خود را نه تنها در عرصه توسعه اقتصادی، بلکه در سایر حوزههای دیگر نیز ایفا خواهد کرد. به باورش همکاری اقتصادی میان چین وعربستان و شورای همکاری خلیج فارس و کل منطقه عرب از اهمیت زیادی برخوردار است.
>>>بیشتر بخوانید:
شاید هدف روسیه گروکشی علیه ایران باشد
چرا روسیه و چین، ایران را غافلگیر میکنند؟
چرا دولت رئیسی در برابر چین و روسیه منفعل است؟
عربستان در ایجاد توازن در روابط دوستانه اش با چین و ایالات متحده خود را بخشی از نظم جدید میداند. پادشاهی همچنین به بازیگری جهانی بسیار فعالتر تبدیل شده و از توان مالی نفتیاش برای افزایش تجارت و سرمایه گذاری بین المللی و کسب نفوذ در سراسر جهان استفاده میکند.
این در حالی است که مقامهای سعودی غالبا در باب این که نمی توانند به ایالات متحده به عنوان ضامن امنیتیشان در طول تاریخ تکیه کنند، دغدغه دارند و نگران هستند. در همین راستا آنها به دنبال تعریف سیاست خارجی مستقل تر هستند.
وزیر سرمایه گذاری عربستان در همین راستا و در گفتگو با سی ان بی سی تاکید کرد که پادشاهی فرصتهایی را برای شرکتهای چینی و سعودی و سرمایه گذاری در کشور ثالث ایجاد کرده آن هم با توسل به اهرمهایی که که کشورهای در حال توسعه بدان متوسل می شوند. او در ادامه با اشاره به جنوب جهانی گفت از آنجایی که جنوب مرکز رشد فن آوری و سرمایه است ما دیگر به سان نظم جهانی پیشین به شمال وابسته نیستیم.
علیرغم ادعاهای رسمی، بسیاری از سعودیها نمیتوانند روابط رو به رشد خود با چین را به شکلی عریان نشان دهند. جو بایدن در جریان مبارزه انتخاباتیاش در سال ۲۰۱۹ متعهد شد تا عربستان را به دلیل نقض حقوق بشر بالاخص به دلیل دست داشتن بن سلمان در قتل خاشقچی به چالش بکشد. اما سال گذشته بایدن به دیدار ولیعهد رفت و با او دست داد. پس از سفر بایدن به پادشاهی، سفر شی جینپینگ به این کشور حاشیه ساز شد تا جایی که نایب رئیس کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین که یکی از سخنرانهای مجمع تجاری بود، تاکید داشت که سفر شی به پادشاهی آغازگر عصر تازه ای از همکاری میان کشورهای عربی و چین است.
از سوی دیگر، ایران اکنون یک سیاست خارجی دولایه را دنبال میکند: از یک سو به دنبال تغییری جدی و مصمم به سمت روسیه و چین است، و از سوی دیگر، امتیازات زیادی را در مورد برنامه هستهای خود میدهد تا این تصور را ایجاد کند که میتوان به توافق دیگری دست یافت تا جایگزین برجام شود. رویکرد اول با سروصدا و تبلیغات تقریباً صفر و دومی با تبلیغات گسترده در حال اجراست.
در این میان چین، ترکیه، امارات، آلمان و روسیه، ۵ کشور مهم طرف معامله ایران هستند که بررسی تجارت ایران با آنها نشان میدهد، ایران در مقایسه با هر ۵ کشور تراز تجاری منفی دارد. در مقطع مورد بررسی ایران ۸۳۵ میلیون دلار کالا و خدمات به ترکیه صادر و در مقابل ۹۰۳ میلیون دلار کالا و خدمات از ترکیه وارد کرده است. همین موضوع نیز منجر شده تراز تجاری بین دو کشور به نفع ترکیه تمام شود.
البته عمده کالاهایی که از سمت امارات وارد ایران میشود، مبدایی غیر از امارات داشته است؛کالاها به دلیل تحریم ایران، ری اکس پرت شدند. در نهایت در مقطع مورد بررسی ۷۴۹ میلیون دلار کالا و خدمات از سوی ایران به امارات ارسال شده است. در مقابل ۲ میلیارد و ۳۱۳ میلیون دلار کالا و خدمات از سمت امارات وارد ایران شده است.
در مقابل روسیه پنجمین کشوری است که بیشترین ارزبری بابت ورود کالاها و خدمات از آن رخ داده است. واردات ۲۶۹ میلیون دلار کالا و خدمات از روسیه منجر شده است که تراز تجاری ایران با روسیه هم به نفع این کشور تمام شود.
در چنین شرایطی به نظر می رسد، اعراب، چین و روسیه، به دلیل اشراف بر سیاست های ایدئولوژیک ایران در خاورمیانه، تلاش کردند در برابر تامین خواسته های سیاسی ایران ، منافع تجاری و اقصادی خود را تضمین و از هرگونه تهدید امنیتی در امان نگه دارند. تحولات سیاسی که بعد از توافق ایران با عربستان و چین، می توان تاثیر آن را در زمین یمن و سوریه می توان ملاحظه کرد.
شرایطی که نه در برجام که قراردادی اقتصادی-امنیتی با غرب بود توانست منافع اقتصادی ایران را تضمین کند و نه الان که با سیاست های نزدیکی به شرق، پیمان های ۲۵ ساله با چین و روسیه و پیمان شانگهای را رغم زده خواهد توانست بدون رفع تحریم ها، موتور اقتصاد را از زنجیر تحریم رها کند.
معادله ای که مبتنی بر مکانیزم نظام سرمایه داری است و چینش مهره های دو ابرقدرت شرق و غرب نشان داد، اگر نه با پرچم امریکا و بلکه با پرچم چین، می توان با ابزار شرقی به همان هدفی برای مهار ایران رسید که غربی ها به دنبال آن بودند.
این بازیگری در سیاست خارجی از سوی اعراب با تدبیر بیشتری در جریان است. اعراب پیش از جلب منافع غربی ها که عبور اروپا و امریکا از زمستان سخت جنگ اوکراین و روسیه، آن را تضمین کرد، حالا نشان دادند در رویکردهای اقتصادی به شرق هم مهارت بیشتری نسبت به ایران دارند و توانستند مناقع قابل توجهی را به میدان منافع ملی خود وارد کنند.
سیاست هایی که پیشبینی می شود، اعراب نیز مانند آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم، گوی سبقت را در مسیر توسعه از ایران خواهند ربود.
۳۱۱۳۱۱