مهسا مژدهی: جنس تحولات قفقاز بویژه تحولاتی که از سال ۲۰۱۸ شروع شد و با جنگ قراباغ ۲۰۲۰ تشدید شد، چگونه است؟ این مهمترین سوالی است که پاسخ به آن می تواند بسیاری از ابهامات در خصوص فرایندهای کنونی ضد ایرانی در قفقاز را پاسخ دهد. جنگ دوم قراباغ که در سال ۲۰۲۰ به آغاز شد پوششی برای اجرای تکانه تاریخی ضد ایرانی چهارم در قفقاز است. در کانون اهداف محوری این تکانه، اجرای دالان تورانی به منظور ایجاد ضربات ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچرال به ایران، روسیه و چین قراردارد. به گفته برخی از کارشناسان این تکانه در کنار اهداف محوری ایران زدایی و شیعه ستیزی در قفقاز، اهدافی در چهار حوزه گسترش ناتو، ترویج پان تورانیسم، تغییر معادلات انرژی و مباحث ترانزیتی علیه ایران، روسیه و چین پیگیری می کند. طی دو قرن اخیر سه تکانه تاریخی علیه ایران در قفقاز توسط قدرتهای بزرگ اجرا شده است که صدمات جبران ناپذیری به ایران وارد ساخته است. به اعتقاد برخی ناظران تحولات جاری قفقاز، تلاش سازماندهی شده برای اجرای تکانه تاریخی ضدایرانی چهارم است.
احمد کاظمی پژوهشگر حقوق بینالملل و اورآسیا در همین راستا در گفتگویی با سیمای وطن گفت: جنس تحولات جاری قفقاز از نوع تکانه های تاریخی است. مهم ترین ویژگی این تکانه ها این است که تبعات و نتایج آنها تنها به آن دوره محدود نمیشود. بلکه تکانههای تاریخی پیامدهای ۱۰۰ ساله یا بیشتر از خود برجا میگذارند. ما در ۲۰۰ سال گذشته با سه تکانه تاریخی در قفقاز مواجه بودیم.
اولین تکانه تاریخی همان قراردادهای گلستان و ترکمنستان بود که در آن ده ها هزار ایرانی شهید شدند و علیرغم مجاهدت های ایرانی ها، قفقاز عزیز از مام وطن جدا شد. این اولین تکانه تاریخی بود که مهم ترین ویژگی آن بحث ژئوپلیتیکی بود. اگر چه پیامدهای فرهنگی و سیاسی هم داشت.
بیشتر بخوانید:
راهبرد باکو برای قطع ارتباطات مردمی ایران و جمهوریآذربایجان
ماجراجویی ژئوپلیتیکی با دالان موهوم تورانی
طرح اردوغان چگونه امنیت غذایی در دشت مغان را به خطر میاندازد؟
دومین تکانه تاریخی به سال ۱۹۱۸ برمیگردد که مساواتیان وابسته به ترکیه عثمانی یعنی محمدامین رسول زاده با سرقت نام تاریخی اذربایجان آن را با اسم آران عوض کرد و یک جمهوری در آنجا از ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ با حمایت عثمانی ها تشکیل داد. همان زمان شیخ محمد خیابانی در تبریز در اعتراض به سرقت نام آذربایجان، نام آن را به آزادستان در تبریز تغییر میدهد. ویژگی این تکانه دوم که تبعاتش وجود دارد، بحثهای ژئو کالچرال و ژئوپلیتیکی بوده.
در تکانه سوم که در جنگ جهانی دوم و همزمان با اشغال شمال ایران توسط روس ها و جنوب ایران توسط انگلیسی ها رخ میدهد، شاهد بودیم که فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری پیشه وری توسط استالین و میرجعفرباقروف پایهگذاری میشود. در این تکانه سوم که شامل جدایی طلبی به نفع شوروی است، شاهد بودیم نام اذربایجان که قبلا به سرقت رفته شامل دو جعل میشود. یک جعل اذربایجان جنوبی و جعل دوم اذربایجان شمالی که توسط اداره تبلیغات سیاسی ارتش سیاسی ارتش سرخ در روزنامه وطن یولوندا. در این تکانه هم پیامدهای ژئوپلیتیکی و ژئوکالچرال ایجاد می شود که سعی می کند بحث تجزیه را به سمت شمال غرب ایران بیاورد.
در حال حاضر تحولاتی که آن را در قالب دالان موهوم تورانی می بینیم، از نوع تکانه چهارم است. از این منظر است که وقتی صحبت از دالان جعلی زنگزور میشود. این یعنی یک کلمه رمز از سوی انگلستان برای تجزیه ایران که باکو و انکارا نقش کارگزاری را برای آن ایفا میکنند. این تکانه برخلاف تکانه های گذشته، همه پیامدها را یک جا با هم دارد. هم صدمات متعددی بر مبحث انرژی و ترانزیت می تواند به ایران و روسیه و چین وارد کند و هم از نظر فرهنگی و تمدنی و مذهبی آسیب میزند. با توجه به این که بحث تجزیه ارمنستان و دامن زدن به مباحث تجزیه طلبی در منطقه عنوان میشود، این تکانه واجد ویژگی های ژئوپلیتیکی هست. به همین خاطر است که ایرانی ها باید به آن حساس باشند. ما در این تکانه هم با ایران زدایی، اسلام ستیزی و شیعه ستیزی در قفقاز مواجه هستیم.
۳۱۱۳۱۳