جواد مرشدی: میگوید«کشوری که دراین پانزده سال اخیر نرخ رشد اقتصادی منفی داشته و هیچ گونه سرمایه گذاری زیرساختی نداشته است!!!چطور در این پنج سال، رشد اقتصادی هشت درصد را خواهد داشت؟» این سوال بسیار مهمی است که نشان می دهد نظام برنامه نویسی بیشتر به جای این که سیاسی و سیاستمدارانه تدوین شود، با سیاسی کاری تدوین میشود. اما این وظیفه نمایندگان در قوه مقننه است که از این تناقضات ساختاری شیوه برنامه نویسی جلوگیری کنند. «سیمای وطن» در گفت و گو با کاظم سلیمی استاد دانشگاه به موضوع برنامه نویسی، نقش مجلس و مشکلات ساختاری در برنامه نویسی ایران پرداخته است.
صورت مسئله در پیشرفت ایران و جبران عقب افتادگی هایش چیست؟
اساساً بزرگترین صورت مسئله عدم توسعه کشور فقدان تدوین صحیح اهداف، پیرو آن تبیین و ترسیم برنامههای راهبردی، در نتیجه بحث عدم تثبیت و ترسیم کارشناسی برنامه بودجههای سالانه و در نهایت عدم عمل منظم به برنامه است. این روند باعث شده که کشور علیرغم بهبود در برخی مقاطع اما به طور کلی به حالت رکود و عدم توسعه پیش برود و از این رو ایران جایگاه خود را در جهان و خاورمیانه ازدست بدهد. همچنین آنجا که برنامه چشم انداز 20 ساله وجود داشته، اغلب میان برنامه ، اجرا و اهداف چشم انداز کاملا تضاد وجود داشته است. فقدان انسجام لازم در برنامه ریزی داخلی متاسفانه باعث شده روند اجرایی و مدیریت راهبردی کشور از نبود برنامه’ اعم از تعاملات با اقتصاد جهانی، صنعتی، تولیدی، کشاورزی، فرهنگی، رفاهی در رنج به سر برده و برنامه ها اغلب توسط دولت ها با دید و نظر سلیقهای و جناحی تدوین و اجرا شوند.
مجلس شورای اسلامی در این باره تا چه اندازه به مسئولیت های خودش واقف بوده و به آن ها عمل کرده است؟
مجلس شورای اسلامی به عنوان جایگاه اصلی تثبیت و تقنین تمام امور کشور در قالب برنامهها جایگاه خاص خودش را از دست داده و در این ۴۰ سال گذشته حداکثر ورود کارشناسی مجلس در قالب بحث بررسی کارشناسی و تثبیت برنامهها’ بالاخص برنامه بودجههای سالانه کشور از لحاظ کارشناسی بیش از ۲ درصد ورود نداشته است که این امر موجب شده همانطور که گفته شد در نهایت دولتها به گونه ای خارج از برنامه کشور را هدایت کنند.
به طور جزیی بفرمایید چرا در نهایت دولتها به گونه ای خارج از برنامه کشور را هدایت کرده اند؟
اساساً در دنیا چه کشورهای توسعه یافته و چه کشورهایی که در حال توسعهاند برنامههای ۲۰۰ ساله ۱۰۰ ساله ۵۰ ساله ترسیم میکنند ودولتها عامل اجرایی این برنامهها هستند ولیکن متاسفانه در کشور ما علیرغم تمایل به برنامه و تدوین برنامه 20 ساله و برنامه های 5 ساله، اما دولتها با روند و نگرش جناحی و سلیقهای خود کشور را هدایت و برنامههای خود را مرتبط با موقعیت و روند خود ترسیم و اجرا کرده اند.دقت کرده اید در کدام برنامهای که در قالب سالانه بودجهبندی شده ، کشور کسری بودجه نداشته است؟ این گویای این است که موقع ترسیم و تبیین و تقنین برنامه بودجه کشور، حقایق و نقاط عطف کارشناسی ملحوظ نظر نبوده وتمامی تصمیمات بخشی و رانتی وسلیقه ای گرفته شده است. لذا کشور دچار نابهنجاریهای بیشمار و عدم رشد اقتصادی و عدم توسعه درتمامی بخشها اعم از صنعتی، تولیدی، کشاورزی فرهنگی، رفاهی و بهداشت شده است.
ارزیابی شما از محور های برنامه هفتم چیست؟ و آیا قابلیت اجرایی دارند؟
محورهای ترسیمی در برنامه هفتم گویای این است که هیچ تطبیق، آنالیز و یا تشریحی از برنامههای گذشته کشور انجام نشده و در جمع کردن نگرشها و جلب نظر کارشناسان، دانشگاهیان یا حتی عاملان اجرایی کشور (تولیدکنند گان، بازرگانان و….) تلاشی صورت نگرفته است و کاملا از منظر سلیقهای و شخصی، لایحه تنظیم و تدوین شده و در قالب لایحه به مجلس شده است .برای مثال کشوری که دراین پانزده سال اخیر نرخ رشد اقتصادی منفی داشته و هیچ گونه سرمایه گذاری زیرساختی وغیره نداشته است!!!چطور در این پنج سال رشد اقتصادی هشت درصد را خواهد داشت؟؟؟ نکته مهم این است که برنامههای ترسیم کشور با جلب نقطه نظرات قشر کارشناسی بالاخص تفهیم و هم هارمونی کردن مردم، در اجرا با چالشهای بسیار زیادی روبه رو شده و در دو دهه اخیر در ترسیم برنامهها و بودجهها دیدگاه کارشناسی، ذلیل دیدگاه سیاسی و سلیقهای شخصی دولتها شده است.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲