جواد مرشدی: در پی رای نمایندگان پارلمان اروپا در مورد نهادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی امروز فرمانده سپاه و وزیر امور خارجه کشورمان میهمان جلسه غیر علنی مجلس بودند ،سردار سلامی در این نشست از اقدام پشیمان کننده جمهوری اسلامی در قبال اتحادیه اروپا گفت و امیر عبدالهیان نیز در سخنرانی خود با بیان اینکه مجلس در اقدامی متقابل درصدد قرار دادن عناصر ارتش کشورهای اروپا در لیست تروریستی است، تصریح کرد: پارلمان اروپایی به پای خود شلیک کرد.
همچنین محمد باقر قالیباف رئیس مجلس نیز گفت در صورت تصویب این طرح ارتش های اروپایی در منطفه را تروریستی اعلام کرده و با آنها برخورد خواهد شد.
نمایندگان مجلس هم در بیانیهای تاکید کردند معرفی سپاه پاسداران به عنوان یک رکن حاکمیتی و دفاعی ملت و دولت ایران تحت اتهام تروریسم، ضمن آن که نقض مقررات بین المللی از جمله قاعده منع مداخله در امور داخلی دیگر کشورها و احترام به حاکمیت دولتها است، رویهای تنش زا و خطرناک است که حتماً با واکنش قاطع مجلس شورای اسلامی مواجه خواهد شد.
همچنین اعضا ء کمیسیون امنیت ملی مجلس درطرح واکنش مجلس به اقدام پارلمان اروپا پیشبینی کردند که در صورت هر اقدامی از طرف مقابل، دولت مکلف به تهیه فهرستی است که مقامات و اشخاص را به عنوان تروریست یا تحت تحریمهای مالی قرار دهد یا ورود آنها به ایران را ممنوع میکند.
خبر آنلاین در گفت و گو با حشمت الله فلاحت پیشه کارشناس سیاسی و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به چرایی این تصمیم پارلمان اروپا و راهکار خروج از آن پرداخته است:
هفته گذشته پارلمان اروپا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان های تروریستی قرار داد، از نظر شما دلیل اصلی برخورد اتحادیه اروپا با ایران چیست؟
علت اصلی؛ سراشیبی دیپلماسی به سود تنش است. عامل شتابزای این مسئله جنگ روسیه علیه اوکراین بود. مناسبات ایران و اروپا هیچگاه تا این اندازه وارد مرحله امنیتی نشده بود. حرف این بوده که ایران، ملاحظات امنیتی اروپا را همواره رعایت می کند. برای مثال در سال ۲۰۰۱ میلادی زمانی که بوش ایران را در محور شرارت قرار داد، ایران بلافاصله اعلام کرد پروژه موشکی شهاب ۴ را با برد ۲۰۰۰ کیلومتر متوقف می کند. زیرا بوش می توانست آن را به عنوان یک تهدید ملموس برای اروپا نشان بدهد. این پیام آشکار به اروپا بود و این روند حفظ شد.
در سال ۲۰۰۵ یک مثلث ایران هراسی شامل آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب شکل گرفت. اما این مثلث هیچگاه تبدیل به مربع نشد. زیرا سیاستی که اعضای این مثلث برای ایران هراسی در پیش گرفتند، تا ایران را خطری بالفعل برای اروپا نشان بدهند، به صورت مصداقی از سوی ایران شکل واقعی به خودش نگرفت.
پس از آغاز جنگ اوکراین ، امثال بنده از یکسال پیش داریم این جمله را تکرای می کنیم که ایران باید برجام و منافع ملی اش را از جنگ اوکراین جدا بکند و با ارجحیت دادن به آن دو، ایران را وارد جنگ اوکراین نکنند. زیرا جنگ اوکراین، می توانست به ایران هراسی دامن بزند و تهدید ایران را از حالت بالقوه به بالفعل شدن نشان بدهند. در این میان روس ها هم دنبال شریک جرم در موضوع اوکراین بودند و به شدت این استراتژی را دنبال می کردند.
از این رو مشاهده می کنیم با توجه به بالاترین نوع تسلیحاتی که در تاریخ جنگ های دنیا، امروز در جنگ اوکراین استفاده می شود، به ناگهان برروی تنها ابزاری که بیش از همه تاکید می شود، تبلیغات وسیع در باره ادعای ارسال پهپادهای ایران به روسیه بود.
آنان برای این ادعا، مدرکی داشتند؟
اتفاقا آغاز طرح این مسئله نیز ابتدا از سوی روسیه صورت گرفت آن هم درست در شرایطی که این موضوع با تردید در اروپا مطرح می شد و ایرانیان نیز ارسال پهپاد را انکار می کردند؛ با این همه ناگهان یک مقام روس اعلام کرد پهپادهای ایرانی توقع جنگی روس ها را برآورده نکرده اند؛ بعد از آن تکذیبیه روس ها در عمل مسئله را چاره نکرد. در نهایت وزارت خارجه ایران اعلام کرد که ما قبل از جنگ اوکراین، تعدادی از پهپادها را به روسیه صادر کرده ایم.
در نهایت پهپادهای ایرانی به گونه ای کاذب و بزرگنمایی شده، در اروپا مطرح شد، و زلنسکی رئیس جمهور اوکراین هم برای دریافت کمک های اروپا، برروی سلاح های ارسال شده از سوی ایران و مسئله پهپادها متمرکز شد. از این رو بیش از هر ابزاری مسئله پهپادها مطرح می شود، به ویژه این که روس ها استفاده بسیار غیراخلاقی از پهپادها به عمل آوردند، و اروپایی ها نیز مدعی شدند پهپادهای مذکور مربوط به ایران است.
در این بزرگنمایی از حمله به مناطق مسکونی، حمله به نیروگاه ها، و تهدید زمستان سخت برای اروپا بسیار استفاده شد، لذا اروپا مصداق تهدید ایران برای اروپایی ها را به افکارعمومی شان تحمیل کردند. از این رو اگر مسئله پهپادها و جنگ اوکراین نبود، هیچوقت مسئله تحریم سپاه در پارلمان اروپایی شکل نمی گرفت.
به نقش روسیه اشاره کردید، این نقش تا چه اندازه پررنگ می تواند محسوب شود؟
معتقدم ، هزینه های سنگینی که الان می پردازیم، به دلیل نزدیکی ایران به روسیه است. هزینه هایی که ما در قبال روسیه متحمل شدیم، در قیاس با هزینه هایی که آن ها برای ما متحمل شدند، قابل قیاس نیست. علاوه بر این که برجام قربانی رفتار اوکراینی روسیه است، برای دومین بار نیز ایران بازی خورد و وارد کمینگاه جنگ اوکراین شد و زمینه برای سیاست فشار حداکثری اروپا و آمریکا علیه ایران مهیا شد. در نهایت، متاسفانه این وضعیت مثلث شوم دشمن متشکل از ارتجاع عرب، رژیم صهیونیستی و آمریکا تبدیل به مربع شد زیرا با ایران هراسی، اروپا نیز درحال پیوستن کامل به آنان است.
آنها چه محدودیت هایی را با این دست از سیاست ها می خواهند به ایران تحمیل کنند؟
من همیشه گفتهام که نگاه اروپا و آمریکا به مردم و حاکمیت ایران، و حتی ایرانیان خارج از کشور، یک نگاه ابزاری است. از این رو زمانی که قادر شدند مسئله برجام را به مسئله توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران ربط بدهند، مسئله گسترش یافت. زیرا برای ایران برجام تنها برجام بود و برایش برجام ۲ و ۳ وجود نداشت. از این رو زمانی که در عمل، برجام وارد کما شد، تلاش می کنند که عمق استراتژیک ایران را محدود کنند. این منظر می خواهند نقش پیشقراول سپاه را در منطقه محدود کنند، کاری که در عراق دارد انجام می شود. زیرا زمانی که موضوع جعلی خلیج عربی مطرح شد، آنان با این موضوع همراهی کردند، و غربی ها می خواهند در این زمینه، از شرایط اختلاف عراق و ایران در این زمینه بهره بگیرند.
این وضعیت چه تاثیری می تواند روی برجام داشته باشد؟
در باره شرایطی که در حال حاضر بین ایران با اروپا و آمریکا شکل گرفته، به گونه ای، بازگشت به سیاست ترامپ در برابر ایران است. ترامپ هم بحث مذاکره را با ایران مطرح می کرد، اما یک ایران ضعیف شده.
در وضعیتی که ایران موقعیت برجام را از دست داده، این شرایط برایش قابل پیش بینی بود، که متاسفانه یک تفکر افراطی سخنرانیمحور، مانع از تحقق برجام شد. ولی الآن در فاصله رای پارلمان اروپایی (به عنوان نماینده افکار عمومی) و اقدام احتمالی شورای اروپا (نماینده دولت ها) احتمال دارد گشایشی صورت بگیرد. فراموش نکنیم که شورای اروپا سیاستگذاری کند، یک تصمیم گیری کلان در حوزه دولت ها به شمار می آید، و همه دولت های عضو اتحادیه اروپا موظف به اجرای آن هستند. زیرا سیاستگذاری کلان برای اجرا در شورای اروپا صورت می گیرد.
به نظر شما شورای اروپا مصوبه پارلمان اروپا را تصویب می کند؟
نکته ای که وجود دارد این است که در این فاصله ناگهان پس از تصویب موضوع در پارلمان اروپایی ، آنان مجددا مسئله مذاکره را مطرح کرده اند، و چراغ سبزی داده اند زیرا طرح تعلیق مذاکرات برجام در پارلمان اروپا رای نیاورده است. یعنی طرحی ضدایرانی و ضدبرجامی که با ۸ مخالف تصویب شده بود، به یکباره رد شد. این بدان معناست که در این فاصله قرار است پیشنهادهای مذاکره از سوی اروپایی ها به ایران داده شود. بر این اساس اگر ایرانی ها حاضر شوند از موضع تعدیل شده ای، وارد مذاکرات شوند، گام بعدی در شورای اروپا برداشته نمی شود، ولی اگر توافقی از سوی ایران شکل نگیرد، آن زمان ممکن است گام های بعدی را نیز بردارند.
ایران در این شرایط چه می تواند بکند؟
من معتقدم بر اساس سناریویی که دارد اعمال می شود، باید یک مثلث رفتاری در ایران شکل بگیرد دو ضلع مثلث یکی مربوط به حل اختلافات داخلی و انجام آشتی ملی در ایران در برابر سیاست های مخرب انجمن حجتیه است، و دوم در پیش گرفتن سیاست ثبات اقتصادی است. در شرایط کنونی دولت تنها برای خودش با تحمیل تورم به ملت، درآمد زایی می کند. از دل این موضوع ثبات در نمی آید. در ضلع سوم نیز در حوزه خارجی باید به کاهش تنش ادامه بدهند. به چه دلیل؟ زیرا تنش شکل گرفته علیه ایران، کاذب و مصنوعی است. از این منظر مسئولان سیاست خارجی ما به مسئولیت ذاتی خودشان عمل نکرده اند. حتی خلاف روند جاری مسیر عکس را در پیش گرفتند. وقتی وزیر خارجه مطرح می کند که خروج از ان پی تی هم در دستور کار است، معنایش آن است که ایران دارد در همان مسیری گام برمی دارد که آنان سناریو را علیه ایران شکل داده اند. لذا وزارت خارجه موظف است این تهدید کاذب را در چنین شرایطی تعدیل کند. کشور ما در چنین شرایطی اغلب به خاطر خودنمایی های کاذب بیشترین هزینه را پرداخت کرده است.
آیا این دلیل که اروپا نمی تواند علیه یک نهاد نظامی تحریم ها را برقرار کند، از منظر حقوقی دلیل موجهی است؟
چرا می گویید هیچ کاری نمیتوانند بکنند.
به هر حال سپاه نهاد نظامی یک کشور است ،آیا می تواند اینکار را اجرایی کنند؟
ممکن است یک سیاست گذاری کلانی در اروپا صورت گیرد یعنی کشورهای عضو اتحادیه یک سیاست گذاری میکند و اعضا این را اجرا میکنند یعنی سیاست کلان را باید اجرا کنند، یعنی نمیتواند برای همگان قانون بنویسد ولی سیاست کلان را میتواند بنویسد، آن موقع کشورها یک بی ثباتی را در مناسبات خارجی که ایران دارد ایجاد خواهند کرد و این خیلی خطرناک است مثلا یک صاحب شرکتی میآید و میرود کارش را انجام میدهد و ممکن است اصلا جزو سپاه هم نباشد به یکباره در کشور اروپایی تحت تعقیب قرار میگیرد و آنجا یک سند سازی انجام میشود که در فلان سال این شرکت با بخشی از سپاه کار کرده است و این تبدیل به یک عامل ایضایی میشود.
یعنی به عبارتی کشورها تک تک اقدام به این تحریم می کنند؟
حرفی که دولتهای اروپایی مطرح میکنند این است که حتی اگر شورای اروپایی تصمیم بگیرد و یک قاضی در اروپا آن حکم را نقض کند، آن موقع سیاست گذاری اتحادیه اروپا در آن مورد خاص بی اثر میشود اینها مواردی است که وجود دارد منتهی عرض من این است که ما نگوییم از نظر حقوقی نمی توانند اینکار را بگنند ، اتفاقی که میافتد این است که وقتی تهدید واقعی است (مثلا اگر امریکا یک روز به ایران حمله کند بنده از اولین کسانی هستم که میروم با او میجنگم) یعنی میخواهم بگویم وقتی تهدید یا بحران سازی واقعی است شما واقعی میتوانید در مقابل آن بایستید ولی وقتی بخش اعظم آن کاذب است آن موقع نشان میدهد که دستگاههای مربوط به وزارت خارجه ایران به وظایف ذاتی خودشان عمل نکردند. شما الان میدانید که تمام جنایاتی که روسها در طول تاریخ توسعه طلبی پوتین انجام میدهند، پیش قراول آن شبهه نظامیهای واگنر هستند، شبهه نظامیهای واگنر شبهه نظامیهایی هستند که دستشان به کثیفترین اقدامات ضد حقوق بشری مثل کشتار غیر نظامیان آلوده است و الان در امریکا این بحث مطرح است که آیا دولت آمریکا گروه واگنر را در زمره گروههای جنایی فرا مرزی قرار دهد یا خیر، گروه جنایی یعنی یک رده پایینتر از گروههای تروریستی! الان موضوعی که در امریکا مطرح است این است که در دولت امریکا بعضیها معتقد هستند که گروه واگنر با آنهمه پیشینه جنایی به ویژه در اوکراین را در زمره گروههای جنایی فرا مرزی قرار دهند که این گروه هشدار نارنجی در دنیای امروز دارد و به عبارتی کشورها در برابر آن هشدار جنایی میدهند و مشمول مقررات کنوانسیون پالرمو است یعنی کنوانسیون مقابله با تامین مالی جرایم سازمان یافته، ولی در مورد سپاه بالاترین سطح هشدار یعنی هشدار قرمز داده میشود و آن را در گروه تروریستی قرار میدهد و کشورها از آن به عنوان تهدید امنیتی نه صرفا جنایی یاد میکنند و در کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم قرار میگیرد و یکی از بالاترین هشدارها هشدار قرمز یا امنیتی است. ایران چه بازی در روسیه خورده است که اینهمه جنایت را واگنر و ارتشیان روس انجام میدهند ولی در قبال پهبادهایی که اثبات نشده است که برای ایران است این مسائل مطرح میشود که این پهبادها برای ایران است در حالی که هنوز در خود اوکراین هم مسئولین میگویند هنوز تایید نشده که این پهبادها برای ایران است ولی به خاطر این موضوع ممکن است سپاه در لیست گروههای تروریستی قرار گیرد.
یعنی به زعم شما ما از روس ها فریب خوردیم؟
بله، من این را میگویم، مسئولین کشور ما اولا فریب بازی روسها و غربیها را خوردند و در ثانی وزارت خارجه و مسئولین ما به وظیفه ذاتی خودشان در زمینه دیپلماسی عمومی و رسمی عمل نکردند که یکسری اتهامات کاذب علیه منافع ملی زده شده است. مثلا دیروز یک مصاحبهای انجام شده بود که نزدیک به همین جریان دولت است و گفته بود اگر سپاه در لیست گروههای تروریستی قرار گیرد پس پهبادهای ایرانی ممکن است اروپا را هم تهدید کند و این دقیقا افتادن در همان دامی است که میگویم، لذا میخواهم این را عرض کنم که نوعی تنش زایی کاذب برای ایران صورت میگیرد که به صورت خودآگاه خارجی و ناخودآگاه داخلی است و نتیجه آن افتادن کشور در دام تحریمهایی است که کشور مستحق آن نیست.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲