ورزشی

از ورزش چه می‌خواهیم؟ برای ورزش چه کنیم؟

🖊 فرهاد طلوع کیان_کیهان ورزشی شماره ۳۴۵۹

نشریه قدیمی کیهان ورزشی در سال پیش رو به سال هفتادم انتشار خود نزدیک خواهد شد و همه ما این اتفاق را جشن خواهیم گرفت لذا فرصت است متناسب با شان و وزانت این کهن مطبوعه ورزش کشور که خاطرات چند نسل را تداعی می کند، برخی درد دل های چند ده ساله کلان ورزش را هم مرور کنیم.

سال هاست که ورزش در عرصه های داخلی و بین المللی برای بسیاری از کشورها من جمله کشور خودمان یک مقوله استراتژیک محسوب می شود. اما متاسفانه چنین درکی از موضوع، کمتر میان مسئولان ارشد کشور وجود داشته و دارد. این قضاوت وقتی شکل واقعیت به خود می گیرد که ورزش در تصمیمات کلان جدی گرفته نمی شود. به عنوان مثال وضع مالیات بر ورزش، کمبود تخصیص بودجه به زیرساخت ها و امور جاری، وضعیت پاداش و معیشت قهرمانان، محتوای اساسنامه ها، قوانین و مقررات باشگاهداری و … نمونه های متعددی از اثبات این مدعا هستند. متاسفانه تنها حامی واقعی ورزش طی تمام این سال ها، رهبری بوده که انصافا درک بالایی از اهمیت ورزش داشته و همین حمایت هایی که تاکنون داشته ایم از صدقه سر وجود ایشان نشات گرفته است. آنگونه که ورزش برای کشورمان می تواند در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و … کارکرد داشته باشد، از طرف مجلس و دولت در دوره های مختلف، عملیات کلان چندجانبه شایسته ای دیده نشده است. به بیان بهتر، اساسا هنوز نمی دانیم از ورزش چه می خواهیم. همه چیز پراکنده است و اسیر روزمرگی. یک روز از ورزش، مدال می خواهیم. یک روز، دنبال فرهنگ هستیم. یک روز، توقع اقتصادی داریم، یک روز خواهان بهره برداری سیاسی می شویم. یک روز، پیگیر سلامت مردم هستیم و … و خلاصه که همه این ها را مقطعی و متناسب با وضعیت روز می خواهیم! ولی برنامه های مشخص بلند مدتی برای رسیدن به این اهداف نداریم و نمی دانیم چه کارهایی باید انجام دهیم تا به نتیجه برسیم.

تا کی می خواهیم به این روال ادامه دهیم؟! 

حواسمان هست که در همه موضوعاتی که بالاتر اشاره شد، سالهاست دائما ضعیف تر از گذشته می شویم؟! این که امید به آینده داریم و تلاش می کنیم و موفقیت های موردی و مقطعی هم حاصل می شود، طبیعی است ولی همه واقعیت ها را باید با هم ببینیم. 

امروز در راس ورزش کشور، مدیران با سابقه ورزشی همچون کیومرث هاشمی و محمود خسروی وفا نشسته اند  که مسائل ورزش را درک می کنند و به ورزش حساسیت دارند. چه خوب که غیرورزشی ها در راس ورزش نیستند. این نعمت است ولی کافی نیست. انقدر ضعیف شده ایم که خیلی بیش از گذشته، نیاز به حساس کردن و کمک های مسئولان ارشد کشور داریم. یادمان باشد ورزش نزد رهبری و روسای قوا مشکل ندارد ولی از این سطح به پایین، مشکلات متعددی داریم که کمک همه اعضای جامعه ورزش را هم می طلبد. خودزنی اعضای جامعه ورزش نقش موثر منفی در این فرایند ایفا می کند که باید از این ماجراها فاصله گرفت. به عنوان نمونه، بخش اعظمی از دخالت نمایندگان مجلس و شوراها و دست اندرکاران نهادهای مختلف در اداره ورزش به واسطه ورزشی ها و تامین منافع غیرملی رقم می خورد که بزرگترین آفت مدیریت ورزش است. ورزشی ها آگاهانه یا ناآگاهانه طی سال های گذشته،  قایقی که داخلش نشسته اند را سوراخ کرده اند و این روند هر روز هم بدتر از دیروز می شود. 

انسجام اهالی ورزش یک ضرورت برای پیشرفت و توسعه است. ضروریست که همه اهالی ورزش در همه سطوح برای اهداف کلانی که همگان از آن منتفع می شوند، منسجم باشند. وجود سلایق مختلف آسیب نمی زند حتی به رشد منجر می شود به شرطی که در کلیات، ید واحده باشیم.

 به امید آنکه در اسرع وقت، نسخه های مساله محور ( Policy Paper ) برای موضوعات مبتلابه و داشتن ورزش قوی ترسیم شود و همه اجزای کشور در راستای منافع ملی به تحقق این امر کمک کنند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا