نادیا زکالوند: حداقل ۹ درصد مردم جهان به اختلال تغذیه مبتلا هستند. این اختلال یکی از کشندهترین بیماریهای روحی و روانی است که مرگومیر آن پس از سوءمصرف مواد مخدر قرار میگیرد.
افراد مبتلا به اختلال تغذیه علائم متفاوتی از خود بروز میدهند. از علائم شایع این اختلال، میتوان به پرهیز شدید غذایی یا برعکس پرخوری، رفتارهای جبرانی چون عمدا بالا آوردن برای خارج کردن غذا از معده یا بیش از حد ورزش کردن اشاره کرد.
اگرچه اختلال تغذیه ممکن است هر کسی را گرفتار کند، این اختلال در مردها و افرادی که جنسیت نامشخصی دارند، بیشتر است.
علایم اختلال تغذیه
تمرکز وسواسی روی غذا باعث میشود فرد مبتلا به اختلال تغذیه، توانایی تمرکز روی جنبههای دیگر زندگی خود نداشته باشد. از علایم ذهنی و رفتاری اختلال تغذیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* کاهش وزن شدید
* نگرانی در مورد تغذیه در جمع
* نگرانی افراطی از اضافهوزن و چاقی، مقدار غذا، کالری یا چربی موجود در غذا
* شکایت از یبوست، عدم تحمل سرما، دردهای شکمی، داشتن احساس خستگی یا انرژی اضافی
* بهانهتراشی برای غذا نخوردن و انکار گرسنگی
* پوشیدن چند لایه لباس برای پوشاندن لاغری
* امتناع از خوردن برخی غذاها و اعمال محدودیت شدید در غذا خوردن
* انجام دادن ورزش شدید برای سوزاندن کالریهای بهاصطلاح «اضافی»
* مدام سنجیدن وزن خود
از علایم فیزیکی شایع در افراد مبتلا به اختلال تغذیه هم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
درد معده و علایم گوارشی دیگر، اشکال در تمرکز، نتایج غیرطبیعی آزمایشهای معمول (مانند کمخونی، کم بودن مقدار تیروئید و هورمونها، کمبود پتاسیم و گلبولهای خون و ضربان قلب پایین)، سرگیجه، ابتلا به غش، خواب نامنظم، قاعدگی نامنظم در زنان در سن باروری، خشکی پوست، شکنندگی ناخن، نازک شدن تارهای مو، ضعف عضلانی، درمان طولانیمدت زخم و جراحتها، عملکرد ضعیف سیستم ایمنی بدن
درضمن گاهیاوقات بالای مفاصل انگشتان فرد مبتلا به اختلال شدید تغذیه پینه میبندد و این نشان از بارها استفراغ عمدی او دارد.
دلایل ابتلا به اختلال تغذیه
عوامل مختلفی در ایجاد اختلال تغذیه نقش دارند. یکی از این عوامل ژنتیک است. افرادی که یک یا چند نفر از اعضای خانوادهشان به این اختلال مبتلا هستند، خطر ابتلای آنها به این اختلال افزایش مییابد.
ویژگیهای شخصیتی عامل دیگری در ابتلا به اختلال تغذیه است. افرادی که مشکلات روحی و روانی دارند یا کمالپرستاند یا رفتارهای تکانشی دارند، بیش از دیگران مستعد ابتلا به اختلال تغذیه هستند.
از عوامل بالقوه دیگر میتوان به احساس فشار برای لاغری بهدلیل بافت فرهنگی و تصویری که رسانهها از اندام زیبا ارائه میدهند، اشاره کرد.
اخیرا هم متخصصان سلامت و بهداشت، تفاوتهایی در ساختار مغز و بیولوژی افراد مبتلا به اختلال تغذیه پیدا کردهاند که تصور میشود نقش مهمی در ابتلای فرد به این مشکل دارد. بهویژه اینکه وقتی سطح هورمونهای سروتونین و دوپامین، مواد شیمیایی پیامرسان مغز، دستخوش تغییر میشود. البته هنوز محققان به بررسی و مطالعات بیشتری نیاز دارند تا در این مورد به نتیجه قطعی دست یابند.
انواع اختلال تغذیه
انواع مختلفی از اختلال تغذیه وجود دارد که هر یک از آنها علایم منحصربهفرد خود را دارند. در اینجا به ۶ مورد از رایجترین اختلالهای تغذیه اشاره شده است:
۱. بیاشتهایی عصبی
این نوع اختلال، رایجترین اختلال تغذیه است و بیشتر نوجوانان یا بزرگسالان جوان و همچنین زنان را به خود گرفتار میکند. افراد مبتلا به این اختلال، حتی اگر لاغر و زیر وزن باشند، خود را چاق میدانند و از خوردن برخی غذاها پرهیز کرده و بهشدت دریافت کالری را محدود میکنند. این افراد معمولا بسیار لاغر میشوند اما زیر وزن بودن خود را نمیپذیرند. این افراد معمولا به وسواس فکری-عملی هم مبتلا هستند.
۲. پرخوری عصبی
این نوع اختلال هم مانند اختلال قبلی بیشتر نوجوانان و بزرگسالان جوان و همچنین زنان را گرفتار میکند. افراد مبتلا به این نوع اختلال، بعضی مواقع مقدار زیادی غذا میخورند و تا وقتی بیش از حد و بیمارگونه احساس سیری نکنند، از غذا خوردن دست نمیکشند. این افراد در دورههای پرخوری معمولا نمیتوانند کنترلی روی تغذیه خود داشته باشند.
رفتارهای جبرانی بعدی این افراد، استفراغ عمدی، روزه گرفتن شدید، ورزشهای شدید، استفاده از داروهای ملین، ادرارآور و حتی تنقیه است تا مواد غذایی اضافی را از بدن خود خارج کنند.
۳. اختلال پرخوری
این اختلال شبیه اختلال پرخوری عصبی، با این تفاوت است که رفتارهای جبرانی بعدی رایج، مانند استفراغ عمدی، ندارد. اکثر طیفهای سنی و جنسیتی ممکن است به این اختلال مبتلا شوند.
افراد مبتلا به این اختلال، بسیار سریع غذا میخورند و آنقدر ادامه میدهند تا به سیری ناراحتکنندهای دست یابند. آنها معمولا در خطر ابتلا به دیابت نوع۲، بیماریهای قلبی و سکته مغزی هستند.
۴. اختلال پیکا (هرزهخواری)
هرزهخواری نوعی اختلال غذاست که فرد مبتلا، هر چیزی را که حتی ماده خوراکی نیستند و ارزش غذایی ندارند، میخورد. او ممکن است هوس خوردن یخ، خاک، گچ، صابون، کاغذ، مو، پارچه، پشم، سنگریزه، مواد شوینده لباسشویی و مواد دیگر کند.
این اختلال در بیشتر افراد و کسانی که به مشکلات ذهنی چون اختلال طیف اوتیسم یا شیزوفرنی مبتلا هستند، دیده میشود.
افراد مبتلا به هرزهخواری در خطر مسمومیت، عفونت، جراحتهای روده و کمبودهای مواد مغذی قرار دارد.
۵. اختلال نشخوار
این نوع اختلال غذا، بهتازگی شناخته شده است. در این اختلال، فرد غذای خود را که خورده و حتی قورت داده است، با تحریک حلق خود، آن را دوباره بالا آورده و میجود یا بیرون میریزد. این نشخوار معمولا نیم ساعت بعد از صرف غذا رخ میدهد.
این اختلال ممکن است در نوزادان ۳ تا ۱۲ ماهه دیده شود که بعدها خودبهخود برطرف میشود. اما کودکان بزرگتر و بزرگسالان هم به این مشکل مبتلا میشوند.
اختلال نشخوار اگر درمان نشود، فرد را دچار کمبود مواد غذایی میکند.
ویژگیهای شخصیتی عامل دیگری در ابتلا به اختلال تغذیه است. افرادی که مشکلات روحی و روانی دارند یا کمالپرستاند یا رفتارهای تکانشی دارند، بیش از دیگران مستعد ابتلا به اختلال تغذیه هستند.
۶. اختلال اجتناب از غذا یا محدودیت در غذا
افرادی که مبتلا به این نوع اختلال غذا هستند، هیچ علاقهای به غذا ندارند یا از بوها، طعم، رنگ، بافت یا دماهای خاص غذاها بیزارند و موقع غذا خوردن مدام بهانهجویی میکنند. این اختلال بیشتر در نوزادان و کودکان زیر ۷ سال دیده میشود.
درمان اختلالهای تغذیه
اگر افراد مبتلا به اختلال خوردن درمان نشوند، در خطر بیماریهای پیچیده و حتی خودکشی قرار میگیرند. درمان این افراد باید با توجه به وضعیت خاص آنها انجام شود و از درمانهای این بیماری میتوان به رواندرمانی فردی یا گروهی، دارودرمانی و مشورت با متخصص تغذیه اشاره کرد.
برخورد بیتفاوت با اختلالهای تغذیه نتایج تاسفباری به بار خواهد آورد. بنابراین با مشاهده چنین اختلال، فورا به متخصص مراجعه کنید.
منبع:.healthline.
بیشتر بخوانید:
«منکه ناهار و شام نمیخورم، چرا وزنم کم نمیشود؟» / پاسخ یک متخصص
4747