جواد مرشدی :هفده ماه از شروع بهکار دولت سیزدهم می گذرد و بهنظر می رسد برخی وزرا و مسئولان کارآمدی لازم را ندارند و خروجی برخی وزراتخانه ها ضعیف تر از وعده های انتخاباتی رئیسی است. اعضای کابینه نیز همه فراز و نشیب های پیش رو را متوجه دولت قبل می دانند و در مواجهه با هر مشکلی انگشت اشاره را به سمت اطلاح طلبان میگیرند در حالی که بیشتر چالشهای موجود برآمده از ناتوانی و ناکارآمدی خود آنهاست. گویی دولت از داشتن مهرههای کارآمد که به لحاظ استراتژیک بتوانند موفق عمل کنند بی بهره است. به زعم برخی کارشناسان دولت باید دایره دید خود را وسعت بخشد و بدون نگاه جناجی با بهره گیری از افراد متخصص و کاردان در رفع چالش های موجود از جمله وضعیت اقتصادی کوشا باشد. «سیمای وطن» در گفت گو با حسین انواری فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه به بررسی راهکارهای برون رفت از چالش های موجود پرداخته است.
دولت سیزدهم بیشتر مشکلات و چالش های موجود را متوجه دولت قبل می داند ، نظر شما در این خصوص چیست؟
یک فرض اولیه ای داریم و آن این است که این انقلاب محصول فداکاریهایی است که انسانهای دغدغهمند قبل از انقلاب و قبل از شروع نهضت امام (ره) تاکنون داشتهاند و انقلاب بعد از این ۴ دهه الان به دست ما رسیده است. در ادوار گذشته دولتها با تفکرات مختلف آمدهاند و زحمات وتلاشهایی را با درجات مختلف انجام دادهاند، ولی ما گاهی اوقات غیرمنصفانه قضاوت میکنیم که همه دولتها خراب کردند، من این حرف را قبول ندارم، بالاخره دولتها و بدنه کارگزاری نظام تلاشی را داشتند و بالاخره یکسری کارهای مثبت و سازنده و یکسری کارهای ناقص انجام دادهاند، در کنار اینها یکسری کارهای تخریبی و عدم انطباق با موازین انقلاب هم صورت گرفته است. ما الان وارث این دستاوردها هستیم و مردم هم بر اساس یکی از پایههای نظام که مردم سالاری دینی و اعتمادعمومی است پای صندوق آمدهاند و انتخاب کردهاند. رؤسای جمهور در دورههای مختلف، تفکرات، بینشها و توانمندیهای مختلف داشتند و کار خودشان را کردند، منتهی طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، حفظ آرمانهای امام(ره) و عدالت به همراه توسعه و پیشرفت، از ارکان مهم این نظام است، یعنی همانطور که ما نظام را با آرمانهای امام حفظ میکنیم، مسئله بعدیمان مردم سالاری دینی است و با تطبیق سیاست ها و برنامه های کشور با اصول و آرمان های دینی، آنها را عملیاتی میکنیم. خط مشیمان هم مشخص است؛ ما میخواهیم این کشور را توسعه دهیم منتهی با رعایت عدالت. در ادوار مختلف گاهی اوقات به توسعه بیشتر اهمیت دادهایم و گاهی وقتها به سمت عدالت رفتهایم؛ به هر حال فراز و نشیبهایی داشتهایم و به اینجا رسیدهایم.
لطفا به چالش ها بپردازید،چه آنها که از قبل بوده و چه آنها که در این دولت ایجاد شده است؟
به هر روی، مردم این رئیس جمهور را انتخاب کردهاند و آقای رئیسی نیز بخشی از فعالیتهایی که در دولت قبل، ناقص اجرا شده، دارد کامل میکند و دراین زمینه هم خوب عمل کرده، ضمن این که، کارهای جدیدی را هم آغاز کرده است، البته باید تاکید کنم دولت و رئیس جمهور به تنهایی قادر نیستند مشکلات حاضر راحل کنند؛ در کنار آن باید قوه قضاییه و قوه مقننه هم دست به کار شوند، ما هرجا اتحاد قوا را داشتیم، جلو رفتهایم، و با مشکلات کمتری مواجه بودیم. در این دوره بحث امنیت ملی ما توسعه پیدا کرده و سیاست بازدارندگی، تهاجمات دشمن را کاهش داده است، یک بخشی از زیر ساختهای آن از قبل انجام شده و یک بخشی دارد انجام میشود، دربحث دانش بنیان یک پدیده جدی در دستور کار است و مقام معظم رهبری هم تاکیدات مکرری بر آن داشتهاند، در حوزه خارجی ما با همسایگانمان و با کشورهایی که با ما متخاصم نیستند روابط خوبی برقرار و قراردادهای خوبی با آنها بستهایم، اینها جزو نقاط قوت این دولت است. در حوزه داخلی با تهاجمات خارجی مواجه ایم؛ یک عده اغفال شده داخلی که کژفهمیهایی را دارند، اسیر تبلیغات خارجی شده اند، و تهاجمات خارجی را تقویت؛ بعضا سکوت، یا با بیانشان، با دشمن همراهی می کنند و این خیلی دردناک است. آنهایی که سر سفره امام (ره)، جزو خواص و در کنار امام (ره) بودند، اگر الان بخواهند فاصله بگیرند یا فاصله گرفتهاند، دردناک است و این باعث میشود روحیه مردم تضعیف و موانعی برای دولت ایجاد شود؛ این کارشکنیها، تضعیفها و تخریبهای دولت، یا ناسازگاریهایی که بخشهای دیگر نظام دارند، واقعا سمی است که الآن مشاهده میکنیم. کارگزاران کارآمد و متعهد هم از انگیزههایشان کاسته شده و حال کار کردن ندارند و خسته شدهاند.
شما به نکته کاملا درستی اشاره کردید؛ به زعم برخی از کارشناسان برخی از مسئولان، خصوصا وزرا یا رئیس کل بانک مرکزی تخصص لازم را در آن حوزهای که برای آن انتخاب شدند ندارند وبه عبارتی میگویند بر اساس سیاسی کاری انتخاب شده اند، مثلا کسی مثل آقای عبدالملکی به صرف مسائل سیاسی وزیر تعاون و سپس رئیس مناطق آزاد شده است؟
یک اتفاقی درکشور افتاد و آن این است که ما آمدیم قانونی را در کشور تصویب کردیم که نظام اجرایی ما از تجربه سه دهه دانشگاه انقلاب تهی شد، بحث بازنشستگی افراد با تجربه، کسانی که ۳۰سال خدمت کردند، مطرح شد و بعد هم شعار جوان گرایی دادیم؛ قبل از اینکه یا ایجاد سازوکاری، جوان را کنار افراد با تجربه قرار دهیم و تجربههای گران قیمت را به آنها انتقال دهیم، آنها را جایگزین افراد با تجربه کردیم و به همین دلیل دستگاه عملیاتی ما از تجربه سه دهه مدیران دلسوز و کارآمد تهی شد. من به آن تعداد مدیران بی لیاقت و کارشکن کار ندارم، ولی بیشتر مدیرانی که زحمت کشیدند و تجربیات گران بهایی داشتند، اجرای این قانون،فرصت استفاده از سازندگی نیروهای صالح و کارآمد را گرفت تا جایی که مقام معظم رهبری هم موضع گرفتند که وقتی میگوییم جوان گرایی به این معنی نیست که نیروهای باتجربه را رها کنیم. ما از یک طرف نیروهای جدیدمان را بدون اینکه آمادگی داشته باشند و از تجربیات افراد سالخورده استفاده کنند، به کار گماردیم، و فرصت سازندگی را از آنها گرفتیم. همچنین نظام آموزشی تمرین شدهای نداشتیم تا از راه دیگری بتوانیم آموزشها را برای آنهاجاری کنیم. بحث بعدی این است که ما به قانون تحزب بی اعتنایی کردیم؛ بالاخره احزاب رسمی و قانونی که تشکلهای مختلفی دارند، افراد شایستهای را جذب میکنند و به آنها آموزش میدهند و ما نتوانستیم از آنها هم استفاده کنیم؛ به عبارت دیگر، به جای اینکه از آنها استفاده کنیم، بیشتر به تضعیف آنها کمک کردیم؛ نتیجه این شد که من مدیر در یک قسمت وقتی می خواهم نیرو انتخاب کنم، به ظاهرافراد نگاه کنم نه به آنچه که مبانی ارزشی ما در انتخاب و گزینش افراد تاکید می کند. از این رو خطاها در گزینشمان بیشتر میشود. علاوه بر دومحور ذکر شده، بعد به سمت آزمایش و خطا رفتیم؛ یعنی کسی را به کاری می گماریم، اگر بد بود او را کنار میگذاریم؛ مردم دیگر تحمل این آزمایش و خطا را ندارند. هرچند دولت الان تلاش میکند از خانوادههای زیر پوشش دستگاههای حمایتی و بازنشستگان حمایت کند، ولی کارساز نیست، آنچه در حال حاضر باید انجام شود، سرمایه گذاری بر ارتقای معیشت مردم است؛ یعنی باید بتوانیم آرامش را به خانوادهها برگردانیم.
به نظر شما دولت مهرههای کارآمدی دارد که به لحاظ استراتژیک بتوانند موفق عمل کنند؟
به طور قطع، نیروهای کارآمد دارد، بعد از ۴ دهه در فراز و نشیبهای انقلاب، ظلم است اگر بگوییم نداریم، ولی برای دیدن و انتخاب آنان دولت باید دایره را یک مقدار وسیعتر و بلندتر کند تا همه آنهایی که میتوانند به دولت یاری دهند، جذب کند. گاهی با افرادی بازنشسته برخورد میکنم که میگویند حاضرند مجانی تجربیاتشان را در اختیار دولت قرار دهند تا دولت با آزمون و خطا پیش نرود، درخواست منافع هم ندارند.
چرا دولت از این نیروها استفاده نمی کند؟
از خودشان بپرسید.گروههای مختلف میگویند تجربیات ما که برای انقلاب است، دارد از بین می رود، باید بیایند و این تجربیات را از ما بگیرند و در ازای آن هم چیزی نمیخواهیم.
شما در حزبتان توصیهای به آقای رئیسی داشتهاید که این افراد هستند و ما آنها را به شما معرفی میکنیم؟
بله گفتیم و حتی درخواست کردیم در ملاقاتی با افراد معرفی شده گفت و گو شده تا توانمندی ها، عرضه و شناخته شود. این فقط در حزب مؤتلفه نبوده و احزاب دیگر هم نیروهای خوبی دارند.
نمونه مصداقی هم سراغ دارید بفرمایید؟
بله، نمونه معرفی شده از برخی افرادی که منصوب شدند، توانمندتر هم بودند. البته همه مسئولیت ها را نباید روی شانه رئیس جمهور قرار دهیم، به هر حال رئیس جمهور دستیارهایی دارد.
علت اینکه آقای رئیسی این همکاری را انجام نمیدهد چیست؟ سیاسی کاری است؟
خیر سیاسی کاری نیست. به نظر من تحزب موجود در قانون اساسی با سابقه طولانیاش، جا نیفتاده است؛ وقتی مسئولان و نمایندگان میخواهند انتخاب شوند، به احزاب میچسبند و پشت میز مینشینند، پس از عبور از این مرحله، منکر می شوند که وابسته به حزبی هستند، و تاکید می کنند مستقل هستند. در حالی که مستقل آمدن افتخار نیست، رای و پشتیبانی بر اساس فکر و برنامه ارائه شده می تواند کشور را اصلاح کند. حداقل بهتر آن است با احزاب مشورت شود؛ مشورت در اتاقهای دربسته، محدود و با تنگ نظری، مشکلات را بیشتر میکند.
شما به یک سؤال من جواب ندادید، آیا نمونه مصداقی سراغ دارید که به آقای رئیسی معرفی کرده باشید، و قبول نکرده باشند؟
بله. ولی نمیتوانم اسم ببرم.
می توانید بگویید برای کدام وزارت خانهها پیشنهاد دادید؟
قبل از انتخابات هم سرمایه گذاری در انتخاب رئیس جمهور داشتیم و بعد هم اعلام آمادگی کردیم که ما در خدمت شما هستیم، ولی استقبال نشده است. احزابی که دغدغه خدمت دارند درخدمت این دولت هستند، من به معاندین و تخریب کنندهها کاری ندارم.
یعنی حتی اگر آن احزاب جزو احزاب اصلاح طلب هم باشند از نظر شما مانعی ندارد.
من در بین اصلاح طلبها هم افراد شایسته میبینم یعنی اسمشان اصلاح طلب است ولی همه مبانی اسلام و انقلاب و رهبری را قبول دارند و خیلی هم متین و کارآمد هستند، ما باید بالاخره کشور را با همه نیروهایی که داریم بپذیریم، البته بعضی از آنها هم تندرو هستند و آنها گرد و خاک و خودشان را ضایع میکنند؛ یکسری خواص هم داریم که متاسفانه به پیکره انقلاب زهر میریزند.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲