جوادمرشدی: ابتدای هفته گذشته بود که سعید حجاریان به اصلاح طلبان توصیه کرد برای ورود به انتخابات دوازدهمین دوره مجلس به ۶ فرض و یک عمل توجه داشته باشند.به گفته سعید حجاریان فرض اول آن است که تمامی اصلاحطلبان بپذیرند در انتخابات مشارکت کنند. فرض دوم آن است که شورای نگهبان کسی را رد صلاحیت نکند. فرض سوم آن است که مردم متقاعد شوند، لازم است در انتخابات شرکت کنند. فرض چهارم آن است که تمام کرسیهای مجلس آینده در اختیار اصلاحطلبان قرار بگیرد. فرض پنجم آن است که انتخابات بدون هیچ شک وشبههای برگزار شود و فرض ششم آن است که لوایح اصلاحطلبان توسط شورای نگهبان رد نشود.وی ادامه داده است : من معتقدم در صورت وقوع همه این فرضها و تمهید شرایط مساله ناتوانی و نخواستن دولت مستقر پیش روی مجلس آینده است. لذا میگویم به شرطی که آقای رییسی به نحوی از کابینه استعفا دهد یا به دلیل عدم کفایت عزل شود، میتوان به شرط وجود یا حتی عدم فرضهای ششگانه در انتخابات مشارکت کرد. حجاریان گفته است: ترجمه حرف من این است که اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیکنند، اما دیگر دست به کار عبث نمیزنند، چون التفات پیدا کردهاند قانون کاغذ است و قدرت پشت قانون و مجری آن اهمیت فراوان دارد. محمد رضا باهنر فعال سیاسی اصول گرا به این گفته حجاریان واکنش نشان داد و گفت: «اینکه برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط می گذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط می گذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یکسری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید.»موضع باهنر، به ویژه از این منظر که او مسئولیتی در حاکمیت ندارد ولی قاطعانه از شرط و شروط ورود اصلاح طلبان به عرصه انتخابات سخن گفته با انتقادهایی همراه شد، از سوی دیگر با توجه به تعارض موضع باهنر با تاکیدات رهبر انقلاب درباره ضرورت مشارکت حداکثری در انتخابات هم انتقادهایی برانگیخت. «سیمای وطن» در گفت و گو با بیژن مقدم، فعال سیاسی اصولگرا به بررسی مواضع اخیر باهنر و بازتاب های آن پرداخته است.
همانگونه که مطلع هستید، باهنر در نقد سخنان حجاریان،تاکید کرده اصلاح طلبان برای مشارکت در انتخابات باید «یکسری شرط و شروط » را بپذیرند. این شرط گذاری ها، حاکمیتی است یا شخصی؟
درحال حاضر آقای باهنر مسئولیتی در حاکمیت ندارند و بعنوان یک کنشگر سیاسی از ایشان سوال کرده اند و وی پاسخ داده است.درست این است که ما بتوانیم بعنوان روزنامه نگار،آدم سیاسی و یا رهبرحزب افراد را در جایگاه خودشان نقد بکنیم و خودمان هم از همان موضع حرف بزنیم، برداشت غالب من این است که پیششرطهای انتخاباتی ایشان برای مشارکت اصلاح طلبان، موضع حاکمیتی نیست و شخصی است.
مواضعی از این جنس، حتی با فرض شخصی بودن، چقدر در روند تصمیم گیری اصلاح طلبان پیرامون انتخاب رویکرد مثبت یا منفی به انتخابات آینده تاثیرگذار خواهد بود؟
اگر ما به دنبال یک انتخابات خوب و مشارکت معقول و مطلوب هستیم طبیعی است که باید بستر را برای همه گروه ها فراهم کنیم تا همه بتوانند بدون پیش داوری بیایند ،البته برخی از آنها زمینه های ذهنی از قبل دارند وبعضی تجربیات شیرین و بعضی تجربیات تلخ دارند .ولی وظیفه جریان های سیاسی به صورت عام این است که در کلیت مسئله مردم را دعوت به مشارکت کنند و بعد هم تلاش کنند تا از همه ابزارهایی که در اختیار دارند استفاده کنند .آن چیزی که امروز با توجه به شرایط کشور مطرح است و موضوعیت دارد دعوت به مشارکت بیشتر است ،این برای منافع ملی و امنیت کشور اهمیت دارد ولی اینکه الان که هشت ماه تا انتخابات فاصله داریم کسی بیاید و از امروز حرف های ناامید کننده ای در مورد انتخابات بزند یا به نحوی جریان تحریم را تئوریزه کند، طبیعی است که ممکن است افراد دیگری پاسخ دهند و نقد بکنند و به این صحبت ها اعتراض کنند و این را در جهت منافع ملی ارزیابی نکنند .اینکه به حرف های اقای حجاریان پاسخ داده اند از این منظر است وگرنه اینکه هر کسی بتواند یک بخشی از جریان سیاسی داخل کشور و داخل نظام را برای انتخابات فعال کند مطلوب است و همه ما این نظر را داریم که باید از حضور این افراد و جریان ها استقبال کنیم .البته برخی از آنها شرایطی را مطرح می کنند که خودشان هم می دانند که بعضی از آنها محقق نمی شود ،این حرف ها جدید نیست و از اول انقلاب هم بوده است ،ولی فرض کنید مسعود رجوی به قانون اساسی رای نمی دهد ولی می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود ،این یک رفتار متناقض است .یعضی ها شرط هایی را می گذارند که عملا ممکن است که محقق نشود ،بنابراین نگاه شان بیشتر به سمت جریان تحریم میرود ،اینکه میگویم تحریم را تئوریزه می کنند منظور این بخش است.
اخیرا خانم آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات شده اند که در تاریخ جمهوری اسلامی ریاست یک زن در عرصه سیاست بیسابقه است، بنظر شما خروجی سکانداری ایشان تقویت رویکرد مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات خواهد بود یا عدم مشارکت؟
از این بابت فرقی نمی کند و این بخشی از آرمان های انقلاب است که خانم ها هر جایی و حتی جمع های بظاهر خیلی مردانه ای حضور فعال داشته باشند و بتوانند اعتمادی را جلب کنند،اینجا نیز از همین موارد است و جنبه آن مثبت است . اما در جنبه دیگر که سوابق و بحث های قبلی را دنبال می کنیم یک طرف ماجرا انتخاب خانم منصوری است و یک طرف دیگر حذف آقای بهزاد نبوی است. این دوتا یک مقدار کار را معنادار می کند از این جهت که ما تصور و تحلیل مان این است که با این انتخاب جریان اصلاحات دارد به سمت تندتر شدن پیش می رود.جبهه اصلاحاتی که بالای سر آن آقای بهزاد نبوی باشد در انتخابات پیش رو خیلی متفاوت عمل می کند تا جبهه اصلاحاتی که خانم آذر منصوری بالای سر آن است.از این جهت ما این نگرانی را داریم و امیدواریم تحلیل مان تحلیل درستی نباشد، اما مسیر اصلاحطلبان را مسیر حرکت به سمت تحریم می دانیم تا حرکت به سمت مشارکت بیشتر.
اگر جمع بندی احتمالی اصلاح طلبان ورود به عرصه رقابت های انتخابات باشد، اصول گرایان از این حضور استقبال خواهند کرد؟
بله اینکه روشن است ،چون حتما می تواند به مشارکت بیشتر منجر شود و ما اصولگرایان، چه بگوییم و چه نگوییم اصلا اصلاح طلبان باید حضور پیدا کنند و این هم تاکید رهبری است و هم انتظار عموم مردم است .همچنین اساسا یک حزب سیاسی همه تلاش های خود را می کند برای روز انتخابات و اگر بنا باشد روز انتخابات هم به صحنه نیاید عملا بخشی از کارکردهایش از بین میرود .اساسا هر حزب،تشکیلات و جریان سیاسی نگاه عمده اش معطوف به کسب قدرت است تا بتواند آرمان های خود را با قدرت محقق بکند .کسب قدرت هم یعنی کسب همین کرسی هایی که در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری یا شوراها و یا هر انتخابات دیگری می توانند بارای مردم به دست بیاورند ،کسی که حضور پیدا نکند عملا ، فلسفه کنشگری اش مقداری زیر سوال می رود.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲